مایع مغزی نخاعی در تماس مستقیم با فضای خارج سلولی مغز میباشد، بنابراین تغییرات بیوشیمیایی مغز در CSF منعکس میشود. بدلیل اینکه آسیب شناسی آلزایمر به مغز محدود میشود، CSF برای جستجوی تشخیصی شاخصهای حیاتی بیماری AD بررسی میگردد. بیومارکرهای CSFبرای AD جریان پاتولوژیک مرکزی مغز مانند تخریب سیناپسی و آکسونی تجمع بتا- آمیلوئید، با جایگزینی بعدی تشکیل اجسام پیچیده را باید منعکس کند.
سه بیومارکر: تائو کل (T-tau)، فسفو تائو (P-tau) و β- آمیلوئید با 42 اسید آمینه در چند مطالعه ارزیابی شدهاند و توانایی آنها برای تشخیص AD جدید در موارد MCI (آسیب ملایم شناختی) نیز مطالعه شده است. برخی شاخصهای حیاتی دیگر که برای AD انتخاب میشوند شامل یوبی کوئیتین، پروتئینهای نوروفیلامنت (NF)، پروتئین همراه – رشد 43 (GAP43) (نورومدولین) و پروتئین سوم نورونی (AD7c) ميباشد. از اینها نتایج جالبی بدست آمده است اما کمتر مطالعه شدهاند. شاخصهای حیاتی CSF ممکن است استفاده بالینی داشته باشند و بین AD و چند اختلال دیگر مانند پیری طبیعی، افسردگی، زوال عقلی الکلی، بیماری پارکینسون و نیز تشخیص بیماری کروتزفیلد- ژاکوب و در مواردی با زوال عقلی سریع پیشرونده افتراق ایجاد کنند. تشخیص سریع AD توسط شاخصهای CSF برای شروع درمان علامتی با مهار کنندههای استیل کولین استراز (AchE) نه تنها اهمیت دارد بلکه اساسی برای شروع درمان با داروهای کمکی مانند مهار کنندههایY- سکرتاز برای آهسته یا متوقف کردن جریان تخریبی میباشد. معرفی مهار کنندههای استیل کولین استراز به عنوان درمان علامتی بیماری آلزایمر میباشد و این اهمیت شاخصها برای تشخیص AD زودرس را روشن کرده است.
بیماری آلزایمر شایعترین شکل زوال عقلی است كه موارد نادری از آن ارثی (آتوزومال مغلوب) میباشد. یافتههای میکروسکپی آن تخریب نورونها و سیناپس آنها همراه با مقادیر وسیع پلاکهای قدیمی و نوروفیبریلهای پیچیده است. بیماری AD مراحلی دارد:
(1) در مرحله قبل بالینی تخریب نورونی توسعه مییابد و تعداد پلاکها و پیچیدگیها افزایش مییابند.
(2) در مرحله آستانه اولین علامت بصورت آسیب خاطره ظاهر میشود.
دوره قبل بالینی احتمالاً 30-20 سال قبل از ظهور اولین علائم بالینی میباشد. از نظر بالینی قبل از اینکه بیماری AD پیشرفت کند و زوال عقلی به اندازه کافی (مثلاً بطور مشخصی در کارها، فعالیتهای اجتماعی، ارتباطات تداخل کند) تشخیص داده نشود ممکن است بروز کند. مرحله MCI زمانی است که بدون زوال عقلی، آسیب ملایم خاطره آشکار میشود و نام آن تخریب ملایم شناختی میباشد. در 90% موارد در MCI میزان T- tau بالا و آمیلوئید بتا-42 پائین بوده و بعد به سمت AD با زوال عقلی پیشرفت میکنند. افزایش مشخص P- tau مایع CSFدر MCI وجود دارد و سپس به بیماری AD تبدیل میشود. درصد پیشرفت MCI به بیماری AD در هر سال 15% میباشد. تائو و بتاآمیلوئید به عنوان شاخصهای حیاتی AD در زیر شرح داده میشوند:
پروتئین تائو: تائو یک پروتئین همراه میکروتوبول بوده و بطور اولیه در آکسون نورونی متمرکز میشود. بدلیل برش و اتصال mRNA تائو، شش ایزوفرم با 441-352 اسید آمینه و وزن مولکولی 50 تا 65 کیلو دالتون وجود دارند. با اتصال به توبولین در میکروتوبولهای آکسونی، تائو سبب تولید میکروتوبول شده و پایداريی را ایجاد میکند که برای عملکرد و انتقال آکسونی اهمیت دارد. تائو یک فسفو پروتئین با 30 جایگاه فسفوریلاسیون قدرتمند میباشد. پیچیدگی در یک فرم تائوي هیپرفسفوریله را میسازد. بدلیل هیپرفسفوریلاسیون نیز تائو توانایی اتصال به میکروتوبولها را از دست داده و تولید آنها را تحریک میکند.
تائو کل در CSF (T-tau): برای تعیین مقدار کمی تائو کل چهار نوع روش الیزا ابداع شده است. در AD افزایش متوسط تا مشخص تائو کل را در مایع CSFیافتهاند.در برخی روشهای الیزا از آنتیبادی پلیکلونال استفاده شده و در برخی با آنتیبادی منوکلونال بدون توجه به وضعیت فسفوریلاسیون تعیین میشوند. میزان تائو توتال CSF احتمالاً شدت آسیب و تخریب نورونی را منعکس مینماید؛ زیرا در شرایط حاد افزایش T-tau در CSF ارتباط با اندازه سکته داشته و با سی تی اسکن تأئید میشود. افزایش این پروتئین در اختلالات با تخریب شدید نورونی مانند بیماری کروتزفیلد- ژاکوب (CJD) مشاهده میشود. در افسردگی میزان آن طبیعی و بدون تخریب میباشد. از آنجا که T-tauمایع CSF تخریب نورونی و آکسونی را منعکس میکند برای بیماری AD اختصاصی نمیباشد. مقادیر بالای T-tau در تمام اختلالات CNS با تخریب یا آسیب نورونی مشاهده میشود. بالاترین میزان آن در سکته مغزی و بیماری CJDیافت شده است. در CJDافزایش مشخصی از T-tau وجود دارد. حساسیت آن نزدیک به 100% و ویژگی 90% است. در بیماری عروقی مغزی تحت حاد و بدون زوال عقلی، طبیعی است. در برخی موارد زوال عقلی مانند FTD (زوال عقلی فورنتو تمپورال) و LBD (زوال عقلی لوی بادی) طبیعی یا کمی بالاست. افراد مسن سالم، افسردگی، زوال عقلی الکلی و در اختلالات نورولوژیک مزمن مانند بیماری پارکینسون (PD) و فلج سوپرانوکلئر پیشرونده T-tau در CSF طبیعی است، بنابراین T-tau در CSF ارزش تشخیصی بالینی آشکاری در افتراق AD و این موارد ندارد.
تائو فسفوریله در CSF (P-tau)- حداقل 30 جایگاه برای فسفوریلاسیون روی پروتئین تائو شناسایی شده است. اکثر اینها موتیفهای Ser-Proیا Thr-Pro بوده و در خارج دومینهای متصل به میکروتوبول متمرکز میباشند. هیپر فسفوریلاسیون تائو در طی توسعه نورونی و در چند اختلال مخرب نورونی یافت میشود و روش سنجش الیزا میباشد. در بیماری CJD عليرغم افزایش مشخص T-tau میزان P-tauدر CSF طبیعی و یا کمی افزایش دارد و نیز در سکته مغزی حاد P-tauتغییری نکرده اما T-tauافزایش دارد. P-tauیک شاخص تخریب یا آسیب نورونی نيست بلکه محل فسفوریلاسیون تائو و احتمالاً تشکیل پیچیدگیها در AD مغزی را منعکس میکند. P-tauمایع CSF، بیمار مبتلا به AD را از دیگر بیماریهای زوال عقلی افتراق میدهد و بهتر از T-tau و Aβ 42 بنظر میرسد. CSF-P-tau در مواردی مانند افسردگی، اختلالات مزمن نورولوژیک مانند اسکلروز و آتروفی دوطرفه عضلانی، پارکینسون، VAD، FTD و LBD طبیعی است. در CJD میزان T-tau مایعCSF افزایش بسیار مشخصی وجود دارد. از نسبت P-tau به T-tau برای تشخیص CJD استفاده میشود.
بتاآمیلوئید: پروتئین اصلی ساختمان پلاکها میباشد و با شکستن پروتئولیتیک پروتئین پیشساز آمیلوئید (APP) تولید میشود.
بتا- آمیلوئید کل (T-Aß)- پروتئین محلولی است که در طی متابولیسم سلولی تولید و به CSF ترشح میشود. Aβ یک شاخص حیاتی انتخابی برایAD بوده و روش سنجش آن الیزا میباشد.
Aβ42- چند شکل انشعابدار از هر دو شکل N- ترمینال و C- ترمینال آن وجود دارد. دو واریانت مهم C- ترمینال شامل یک شکل با انتهای کوتاهتر Val-40 (Aβ 40) و دیگري با یک انتهای بلندتر Ade-42 (Aβ 42) وجود دارد. Aβ 42از شکل Aβ 40سریعتر مجتمع شده و در شروع شکل غالب Aβ در انتشار پلاکهای رسوبی یافت میشود. کاهش مقدار Aβ 42در CSF مبتلایان به AD احتمالاً بدلیل رسوب آن در پلاکها میباشد. با این حال کاهش مشخص Aβ 42در CSF در اختلالات بدون پلاکهای بتا- آمیلوئید از قبیل بیماری CJD، اسکلروز و آتروفی دوطرفه عضلانی و آتروفی چند سیستمی یافت شده است. این یافته ارتباط مستقیم بین پائین بودن Aβ 42مایع CSF و رسوب Aβ در پلاک را گوشزد میکند. در آتوپسی افراد ارتباط بین کاهش Aβ 42 در CSF بطنی و تعداد زیاد پلاکها در نئوکورتکس و هیپوکامپ یافت شده است. کاهش در CSF در بیماری AD بخشی در اثر توقف بتا آمیلوئید در پلاکها میباشد. در افراد مسن سالم، در اختلالات روانی مانند افسردگی و اختلالات نورولوژیک مزمن مانند پارکینسون و فلج سوپرانوکلئر پیشرونده، میزان Aβ 42 طبیعی است، بنابراین Aβ 42 مایع CSF به افتراق بالینی بین AD و این موارد کمک میکند.
Aβ 40- تغییری در Aβ 40مایع CSF در بیماری AD دیده نمیشود. در نتیجه کاهش در نسبت Aβ 40/ Aβ 42 (یا افزایش نسبت Aβ 42/Aβ 40) درCSF مشاهده میشود که مشخصتر از کاهش Aβ 42مایعCSF به تنهایی میباشد.
واریانتهای دیگر بتا آمیلوئید: با استفاده از روشهای mass اسپکترومتری و نیز الکتروفورز SDS-PAGE و وسترن ایمنوبلات یک سری پپتیدهای بتاآمیلوئید در CSF معین شده است اینها شامل Aβ1-38, Aβ1-42میباشند. Aβ1-38 از Aβ1-42فراوانتر است. در AD افزایش Aβ1-40و Aβ1-38همراه با کاهش42Aβ1- در CSF یافت شده است. نوع Aβ1-42با N- ترمینال منشعب در مرحله زودرس ADیافت میشود.
شاخصهای پروتئینی حیاتی دیگر CSF برای تشخیص AD:
- یوبیکوئیتین- پروتئین کوچک (7/8 کیلو دالتون) درگیر در تجزیه وابسته به ATP میباشد که در آن بطور کووالانت به باقیماندههای لیزین پروتئین هدف متصل میشود و به عنوان یک سیگنال برای تجزیه پروتئین توسط پروتئازها عمل میکند. پروتئینهای متصل به یوبیکوئیتین پایدار بوده و در سلامتی سلول دخالت دارند. در مغز مبتلایان به AD فیلامنت مارپیچ جفتی (PHF) در پیچیدگی یوبیکوئیتینه میباشند. میزان یوبیکوئیتین در قشر مغز بیمار AD چند برابر افزایش مییابد و ارتباط با میزان تغییرات نوروفیبریل دارد. روش سنجش آن بر اساس آنتیبادی منوکلونال علیه PHFاست. مقادیر PHF در CSF بیماران AD بالا میباشد. این آنتیبادیها جهت ریشه اسید آمینههای 76-64 اختصاصی هستند. در بیماران AD میزان یوبیکوئیتین و پروتئینهای متصل به یوبیکوئیتین در CSF افزایش دارد.
- پروتئینهای نوروفیلامنت (NF)- پروتئین ساختمان آکسونهای نورونی میباشند و برای ساختمان آکسونی و نقل و انتقال مهم هستند. نوروفیلامنتها براساس وزن مولکولی بنام سنگین (NF-H)، متوسط (NF-M) و سبک (NF-L) دسته بندی میشوند. زیر واحد سبک آن در آکسونهای میلینه بزرگ متمرکز است و میزان آن در CSF در ارتباط با تغییرات لایه سفید مغز میباشد و در AD افزایش دارد اما در بیماری FTD و VAD افزایش بیشتری دارد. با استفاده از روش الیزا و واکنش باNF فسفریله، افزایش مشخص فسفو-NF-H/M در بیماری AD در مقایسه با VAD و دیگر اختلالات نورولوژیک یافت میشود.
- GAP43 (نورومدولین)- پروتئین متمرکز در انتهای قبل سیناپسی و آکسونهای کورتیکال نورونها میباشد. در مغز بیمار AD، این پروتئین در پلاکها در نوریت دیستروفیک یافت میشود. میزان پروتئین GAP43 در قشر فورنتال و هیپوکامپ در بیماران AD کاهش و در CSF افزایش مییابد و اما در بیماری FTD و پارکینسون طبیعی میباشد. پروتئین GAP43 در CSF ترشح میشود و به عنوان یک شاخص قوی برای تخریب سیناپسی عمل میکند. یک ارتباط آشکار بین مقادیر T- tau و GAP43وجود دارد و برخی اطلاعات اهمیت تشخیصی نسبت T- tau/ GAP43را پیشنهاد میکنند.
- پروتئین NTP و AD7c- NTPپروتئینی است که با آنتیبادیهای ضد پروتئین رشتهای پانکراتیت (PTP) واکنش متقاطع میدهد. میزان NTP وmRNA در AD افزایش مییابد. مقدار سرمی NTPحدوداً 40 برابر بالاتر از میزان CSF میباشد. ارتباط مشخص بالایی بین NTP سرم و CSF و مابین نسبت آلبومین سرم و CSF (به عنوان یک شاخص برای بررسی عملکرد سد خونی– مغزی) یافت شده است. این یافته ورود NTP را از طریق سد خونی– مغزی نشان میدهد. علاوه بر این افزایش NTPدر CSF در موارد AD و VAD با علائم آسیب سد خونی- مغزی یافت میشود. غربال کردن کتابخانه cDNA مغز استخوان با آنتیبادیهای مشابه ضدPTP ، یک cDNA بنام AD7cرا جدا نمود. عليرغم اینکه توالی نوکلئوتیدی آن هیچگونه همولوژی با PTPندارد این cDNA بصورت NTP-AD7c نامیده میشود. با استفاده از روش جدید الیزا و آنتیبادی ضد پروتئین ترکیبی NTP-AD7c، افزایش مشخصی از NTP-AD7c در CSF بیماران AD در مقایسه با کنترلها و اختلالات نورولوژیک دیگر مانند بیماری پارکینسون و مالتیپل اسکلروز نشان داده شده است. روش الیزا برای سنجش NTP -AD7c بصورت تجارتی فعلاً در دسترس نمیباشد.
آزمایشات سرولوژیک:
سیفلیس: نوروسیفلیس عفونت مغز یا طناب نخاعی میباشد و معمولاً در اشخاصی که چند سال سیفلیس درمان نشده داشتهاند رخ میدهد و با افزایش پروتئین، افزایش تعداد لنفوسیتها و یک تست مثبت برای سیفلیس مشخص میگردد. معمولاً 10 تا 20 سال پس از آلودگی به باکتری بیماری ایجاد میشود. عامل بیماری باکتری ترپونما پالیدوم میباشد. از آزمایش VDRL برای تأئید استفاده میشود نه برای رد بیماری و نیز از این آزمایش برای ارزیابی نتایج درمان سیفلیس نباید استفاده شود. آزمایش CSF برای تشخیص نوروسیفلیس بسیار مهم است. در مبتلایان به نوروسیفلیس، تعداد سلول، پروتئین کل و گاماگلوبولین CSF ممکن است در حد طبیعی باشند. در 50-40 درصد موارد ممکن است VDRL در نوروسیفلیس منفی باشد. استفاده از پنیسیلین سبب کاهش سیفلیس عصبی در مراحل ابتدایی شده است. تشخیص وجود آنتیبادی مربوط به آن در CSF ضروری است. آزمایشات دیگر برای تشخیص عبارتند از: FTA-ABS،RPR و TPPA (آگلوتیناسیون ذرات ترپونما)
FTA (فلورسنت ترپونما آنتیبادی) و FTA-ABS (تست جذب فلورسنت ترپونما آنتیبادی) تا حد زیادی حساسیت دارند و در 90%-80% بیماران نوروسیفلیسی در CSF مثبت میباشند. ممکن است نتایج مثبت کاذب در 5%-4%موارد ایجاد شود. در مبتلایان به نوروسیفلیس اولیه که یافتههای بالینی دارند VDRL در CSF منفی بوده، اما FTA مثبت به شروع درمان کمک میکند. علاوه بر آزمایشها، برای تأئید بیماری ممکن است آنژیوگرام مغزی، CT اسکن سر، اسکن MRI مغز، پایه مغز یا طناب نخاعی نیز انجام شود. درمان نوروسیفلیس پنیسیلین میباشد. هر شش ماه تجزیه CSF برای پیگیری باید انجام شود. تشخیص سریع و درمان اساسی عفونت سیفلیس میتواند از نوروسیفلیس جلوگیری کند. آزمایش VDRL موادی بنام رآژین را که در بدن در واکنش به عامل سیفلیس تولید میشود جستجو میکند. این تست در CSFبرای تشخیص سیفلیس مغزی یا طناب نخاعی (مرحله دیررس بیماری) انجام میگیرد. آزمایشات غربالگری خون (VDRLیاRPR ) در تشخیص مرحله میانی سیفلیس بهتر میباشند. منفی کاذب میتواند رخ دهد و نتیجه منفی همیشه بیماری را رد نمیکند.
تستهای دیگر:
تست سرولوژیک روی CSF در تشخیص مننژیت کریپتوکوکال ارزشمند است. تهیه اسمیر جوهر هندی تنها در 50%بیماران مثبت است اما تست آگلوتیناسیون لاتکس برای آنتیژن کریپتوکوکال در CSF90% موارد مثبت میباشد. مثبت کاذب نادراست. در سالهای اخیر الکتروفورز CIE برای تشخیص مننژیت باکتریال توسعه یافته است.
CIE روشی برای شناسایی آنتیژنهای باکتریایی در CSF میباشد و به اندازه تست لیمولوس لیزات حساسیت ندارد. اگر مثبت شود شناسایی سریع میکرو ارگانیسم عفونتزا را آسان میسازد. CIE محدود به شناسایی هموفیلوس آنفلوآنزا، پنوموکک، نایسریا مننژیتیدیس، ایشریشیاکلی و استرپتوکک گروه B میشود. واکنش متقاطع مانند ایشریشیاکلی با هموفیلوس ممکن است پیش آید. حساسیت آنفلوآنزا بستگی به قدرت آنتی سرم از 50% تا بیش از 90% متغیر است. آنتیسرمهای اختصاصی برای هر کدام از ارگانیسمهای مشکوک مورد نیاز میباشد، بنابراین منفی کاذب در مننژیت در اثر ارگانیسمهای غیر معمول مانند لیستریا منوسیتوژنژ، سالمونلا یا دیفتروئیدها رخ میدهد.
CRP: گاهی تشخیص افتراقی بین مننژیت باکتریال (BM) و مننژیت آسپتیک (AM) مشکل بوده و از تست CRP برای این کار استفاده میشود. CRP در سرم افراد سالم وجود ندارد. CRPپروتئین فاز حاد و یک گلوبولین غیرطبیعی میباشد و در سرم بیمارانی که از شرایط التهابی با منشأ عفونی یا غیرعفونی رنج میبرند ظاهر میگردد. چند ساعت پس از آسیب بافتی ظاهر شده و بهمان سرعت پس از توقف جریان مخرب ناپدید میشود. منشأ و سرنوشت و یا عملکرد آن بطور دقیق روشن نشده است. آزمایش روی نمونه رقیق نشده CSF صورت میگیرد. این نمونه در لوله استریل جمعآوری و در 4 درجه نگهداری و در عرض 12 ساعت برای CRP باید آزمایش شود. روش انجام آزمایش CSF-CRP آگلوتیناسیون لاتکس، سریع و آسان میباشد. در یک گزارش 72 نفر از 74 بیمار مبتلا به مننژیت باکتریال که کشت مثبت داشتهاند CRP مثبت بودهاند در حالی که در 32 بیمار با مننژیت غیر باکتریال تنها 2 مورد مثبت دیده شد. در برخی نوزادان بدلیل پدیده پروزون ممکن است آزمایشCRP منفی شود. برخی شرایط مانند حمل و نقل نمونه، سن بیمار و بیماری زمینه سبب گزارشهای مختلفی در مورد حساسیت ارزیابی CRP میشوند. در حدود 80% از موارد BM، نتیجه رنگآمیزی گرم، مثبت میباشد. 20% مابقی افرادی میباشندکه قبلاً آنتی بیوتیک گرفتهاند. در افرادی که تأخیر در درمان دارند یا درمان اختصاصی باید بگیرند و ممکن است تا گزارش نتیجه کشت، بیمار از دست برود، انجام آزمایش CRP و تهیه رنگآمیزی گرم ارزش دارد.
در مطالعات اخیر پیشنهاد میشود اگر بیماری پلئوسیتوز و افزایش میزان پروتئین در CSF ندارد اما دارای CRP مثبت است برای BM درمان فرضی شود. سنجش CSF-CRP در ارزیابی معمول نوزادان و کودکان مشکوک به مننژیت توصیه میشود. تشخیص مایکوباکتریوم توبرکولوزیس همواره در CSF با روشهای معمول آسان و قابل اعتماد نمیباشد. مثبت بودن CSF-CRP در ابتدای LP یک روش ایدهآل در چنین شرایطی است. در این حالت انتشار غیرفعال CRP از طریق مننژهای بسیار ملتهب مسئول مثبت شدن میباشد. میزان CSF-CRP در افتراق بین مننژیت باکتریال از غیرباکتریال از پارامترهای معمول CSF مانند شمارش سلولی، پروتئین، قند و رنگآمیزی گرم حساستر میباشد و نیز برای تشخیص موارد درمان ناقص مننژیت سودمند است.
مقدار متوسط CRPبطور مشخصی در بیماران مبتلا به مننژیت با باکتریهای گرم منفی در مقایسه با مننژیت باکتریهای گرم مثبت بالاتراست؛ زیرا عفونت با باکتریهای گرم منفی نفوذپذیری CRPرا از طریق سد خونی-مغزی افزایش میدهد که علت احتمالی آن میتواند توانایی اندوتوکسین لیپوپلیساکاریدهای موجود درگرم منفیها باشد.
آنتیژن مننژیتی باکتریال: این تست میتواند آنتیژنهای استرپتوکوک پنومونیه، نایسریا مننژیتیدیس و هموفیلوس آنفلوآنزا تیپ B که عوامل اصلی ایجاد مننژیت میباشند را مشخص کند و میتواند روی نمونههای سرم، CSF، ادرار، مایع پلور و مفصل انجام شود. نمونه CSFدر ظرف استریل درب پیچدار جمعآوری و نگهداری شده و فوراً تحویل آزمایشگاه شده و آزمایش نیز سریع انجام شود. این آزمایش برای غربال کردن بیماری بوده و نباید جایگزین کشت میکروبیولوژی گردد. اگر مقدار آنتیژن زیر مقدار حساسیت تست باشد ممکن است نتایج منفی کاذب بدهد. فاکتورهای مداخلهگر در تست عبارتند از:
1- درمان قبلی با آنتی باکتریال
2- نقص درنگهداری استریل در طول جمعآوری نمونه
3- نقص در سرد نگهداشتن نمونه
4- نقص در ارسال فوری نمونه به آزمایشگاه
5- واکنش متقاطع با باکتریهایی که آنتیژن مشترک دارند.
6- نتیجه مثبت بستگی به وجود مقدار قابل تعیین آنتیژن در مایع دارد.
غربال کردن آنتیژن باکتریال در مایع CSF
روش | آگلوتیناسیون لاتکس برای آنتیژنهای هموفیلوس آنفلوآنزا تیپB، استرپتوکوک پنومونیه، Ecoli K1، استرپتوکوک گروه B، نایسریا مننژیتیدیس گروههای A، B، C، Y و W135 |
حجم موردنیاز | mL2 – 1 مایع CSF |
حمل نمونه | مایع در درجه حرارت اتاق نگهداری و پس از جمعآوری فوراً تحویل آزمایشگاه شود. |
توضیحات | در هر دو آزمایش منفی و مثبت آنتیژن باکتریال در CSFکشت باکتریال باید انجام شود. کشت بهمراه رنگآمیزی گرم هنوز حساستر و اختصاصیتر از غربالگری ایمنولوزیک آنتیژن باکتریال میباشد. برخی نمونههای CSFممکن است حاوی موادی باشند که سبب آگلوتیناسیون غیر اختصاصی شوند این نمونهها را بصورت”غیر قابل تفسیر” گزارش میکنند. |
شرایط غیر قابل قبول | نمونههای فاقد مشخصات، عدم نگهداری مناسب کافی نبودن مقدار مایع |
ثبات | در درجه حرارت اتاق، تحویل فوری به آزمایشگاه نگهداری بمدت 48 ساعت بصورت فریز |
اطلاعات تفسیر کننده | آنتیژن باکتریال ممکن است در مراحل اولیه مننژیت باکتریال زمانی که تنها مقادیر کمی از آنتیژن در CSFوجود دارد منفی باشد. در این آزمایش از آنتیبادیهایی که مستقیم علیه مواد کپسولی باکتری تهیه شده استفاده میشود. سوشهای غیر کپسولدار تشخیص داده نمیشوند. با وجود حساسیت و ویژگی آنتیژن باکتریال در CSF این تست نمیتواند جایگزین کشت باکتریال گردد. |
اهداف:
- تشخیص عامل ایجاد مننژیت
- برای کمک به تشخیص مننژیت باکتریال
- برای کمک به تشخیص مننژیت زمانی که اسمیر رنگآمیزی گرم و کشت منفی میباشند.
افزایش مقادیر آنتیژن کپسولی پلیریبوزفسفات در مایع CSF بطور مشخصی در ارتباط با مننژیت هموفیلوس آنفلوآنزا میباشد. برای تشخیص آنتیژن بورلیا بورگدورفری در مایع CSF از روش الیزا و وسترن بلات استفاده میشود.
استرپتوکک پنومونیه یا پنوموکک یک عامل مکرر مرگ و میر بصورت مننژیت و پنومونی در کودکان و افراد مسن میباشد و عليرغم درمان درصد مرگ و میر آن هشدار دهنده است. مدیریت موفقیت آمیز مننژیت بستگی به تشخیص تأئیدی سریع دارد. روشهای سریع و حساس تشخیص آنتیژنهای کپسولی پلیساکارید توسط آگلوتیناسیون لاتکس، ایمنو الکتروفورز و کوآگلوتیناسیون صورت میپذیرد. پنومولیزین یک فاکتور بیماریزای چند عملکردی پنوموککی است که برای تسهیل رشد و انتشار در طی مراحل اولیه عفونتهای پنوموکک ظاهر میشود، بنابراین تشخیص پنومولیزین به تشخیص زود هنگام عفونت منجر میشود. تعیین آن در CSF برای تشخیص سریع مننژیت پنوموککی میباشد. حساسیت آزمایش 79% است. تشخیص آن یک مزیت بر کشت با نتیجه منفی دارد زیرا تحت تأثیر آنتی بیوتیکها نمیباشد.
تشخیص همولیزین که توسط سوشهای مهاجم پنوموکک آزاد میشود برتر از تشخیص آنتیژن کپسولی پلیساکاریدی میباشد، زیرا دومی با آنتیژنهای کربوهیدراتی باکتریهای دیگر واکنش متقاطع میدهد. وجود پنومولیزین لیز شدن باکتریها و آزاد شدن توکسین را منعکس میکند. یک روش PCR سریع برای تشخیص DNA پنومولیزین پنوموکک در CSF گزارش شده است. پنومولیزین در CSF با روش کوآگلوتیناسیون یک روش جدید برای تشخیص سریع مننژیت پنوموککی در کشورهای در حال توسعه میباشد.
تست لیزات لیمولوس برای اندوتوکسین:
اساس تست تشکیل ژل در اثر لیز شدن لیمولوس پلی فیموس نوعی خرچنگ (horseshoecrab) در اثر تولید اندوتوکسین باکتریهای گرم منفی است. بررسی لیمولوس لیزات CSF جهت تشخیص سریع مننژیت باکتریال گرم منفی بخصوص در نوزادان سودمند میباشد. لیمولوس مثبت در CSF تقریباً در تمام بیماران مننژیتی در اثر گرم منفیهایی مانند هموفیلوس آنفلوآنزا، ایشریشیا کلی، سیتروباکتر فروندی، سودوموناس آئروجینوزا و ایکلنلا کورودنس گزارش شده است. در باکتریهای گرم مثبت لیمولوس منفی است. منفی کاذب در مننژیت باکتریال گرم منفی گزارش شده است که ممکن است در اثر تفسیر اشتباه نقطه پایانی ژل ایجاد شود. به دلیل آلودگی وسیع و پراکنده با اندوتوکسین که هر جایی ممکن است باشد باید احتیاطات کافی برای پیشگیری از ظهور مثبت کاذب صورت گیرد.